پرونده «تمام شد»: معمای مرد سامرتون بامداد روز اول دسامبر ۱۹۴۸، پیکر مردی ناشناس در حالت نشسته در کنار دیواری ساحلی در ساحل سامرتون واقع در آدلاید، استرالیا پیدا شد. او کت‌وشلوار رسمی به تن داشت، کفش‌هایش برق می‌زد، و هیچ نشانه‌ای از ضرب‌وشتم یا درگیری روی بدنش دیده نمی‌شد. اما چیزی که در ظاهر یک مرگ آرام به نظر می‌رسید، خیلی زود به یکی از عجیب‌ترین و پیچیده‌ترین معماهای قرن بیستم تبدیل شد. در قلب این داستان نه تنها یک جسد ناشناس وجود دارد، بلکه کاغذی با پیامی پنهان، کتابی اسرارآمیز، و ارتباطاتی مبهم با دوران جنگ سرد نیز دیده می‌شود. جسدی بر ساحل پلیس بلافاصله سردرگم شد. مردی حدوداً ۴۰ ساله، خوش‌پوش و مرتب، بدون هیچ‌گونه مدرک شناسایی. حتی برچسب‌های لباسش هم جدا شده بودند. در کالبدشکافی مشخص شد طحال او بزرگ شده و نشانه‌هایی از خونریزی داخلی وجود دارد، اما علت قطعی مرگ یافت نشد. مظنون اصلی، مسمومیت بود، اما اثری از سم در بدن او پیدا نشد. ظاهر مرتب، پاهای عضلانی و دست‌های نرم او حاکی از آن بود که این مرد نه کارگر بوده و نه بی‌تجربه—بلکه شاید فردی نظامی یا آموزش‌دیده بوده است. #معما پیچیده‌تر می‌شود چند هفته بعد، پلیس در جیب پنهانی شلوار او تکه‌کاغذی کوچک و با دقت تا شده پیدا کرد که روی آن نوشته شده بود: "Tamám Shud" — عبارتی فارسی به معنای «پایان یافت» یا «تمام شد». این عبارت از صفحه آخر نسخه نادری از کتاب رباعیات خیام چاپ نیوزیلند بریده شده بود. در پیچشی عجیب، مردی به پلیس گفت که چند روز قبل چنین کتابی را در صندلی عقب ماشین خود که در نزدیکی ساحل پارک شده بود، پیدا کرده است. در پشت جلد کتاب، کدهایی از حروف بی‌معنا نوشته شده بود، و شماره تلفنی که به زنی پرستار به نام جسیکا تامسون ختم می‌شد. وقتی پلیس تصویر گچی از چهره مرد را به جسیکا نشان داد، شاهدان گفتند که او دچار حالتی از شناخت و شوک شد—اما او ادعا کرد که هرگز آن مرد را نمی‌شناسد. جاسوسی، عشق یا خودکشی؟ در طول دهه‌ها، سه نظریه اصلی مطرح شده است: جاسوس دوران جنگ سرد: ظاهر مرموز، پیام پنهان، کتاب رمزآلود و نزدیکی محل مرگ به یک پایگاه نظامی محرمانه باعث شد برخی او را جاسوسی شوروی یا غرب بدانند. جسیکا نیز در گذشته با حزب کمونیست ارتباط داشت و برخی معتقدند آن دو زمانی رابطه‌ای داشته‌اند. تراژدی عاشقانه: برخی معتقدند که این یک خودکشی عاشقانه بوده. رباعیات خیام به بدبینی و سرنوشت‌گرایی شهرت دارد. شاید او به دیدن جسیکا آمده، پس از رد شدن، با سمی ناشناخته به زندگی‌اش پایان داده است. راز پزشکی: بررسی‌های اخیر پزشکی احتمال مسمومیت با موادی مانند دیژیتالیس یا استروفانتین را مطرح کرده‌اند—موادی که با تکنولوژی دهه ۴۰ میلادی قابل شناسایی نبودند. اما حتی با ابزارهای امروزی، پاسخ روشنی به دست نیامده است. تحولات جدید در سال ۲۰۲۱، پس از دهه‌ها فشار عمومی، پلیس استرالیا جسد مرد سامرتون را برای آزمایش DNA نبش قبر کرد. در سال ۲۰۲۲، ژنتیک‌دان درک ابوت و تیمش اعلام کردند که موفق به شناسایی او شده‌اند: کارل "چارلز" وب، مهندس برق اهل ملبورن که در سال ۱۹۴۷ ناپدید شده بود. اما با وجود داشتن نام، هیچ ارتباط مستندی او را به جاسوسی، جسیکا تامسون یا دلایل حضورش در آدلاید متصل نمی‌کند. چرا این معما هنوز اهمیت دارد؟ آنچه پرونده مرد سامرتون را این‌چنین جذاب و پیچیده می‌کند، تنها رازآلود بودن آن نیست؛ بلکه ترکیب بی‌نظیری از شعر، بوروکراسی، عشق، سیاست و جنگ سرد است. معمایی که در آن شعر فارسی، پیام‌های رمزآلود، چهره‌ای ناشناس، و زنی با رازهای ناگفته در هم تنیده شده‌اند. حتی با دانستن نام، شاید هرگز نفهمیم مرد سامرتون واقعاً که بود — و چرا مرد. #حل_نشده #داستان_کوتاه