اینجا تاریکی بود. نه نوری، نه صدایی، نه حتی زمان. سپس، یک جرقه. انفجاری از نور و انرژی که سکوت را شکست و کیهان را زنده کرد. بیگ بنگ، آغاز همه چیز. ذراتی کوچکتر از تصور، در رقصی کیهانی گرد هم آمدند. اتمها زاده شدند، ستارهها شعلهور گشتند، کهکشانها شکل گرفتند. جهان در حال رشد بود، مانند کودکی که هر روز چیزی تازه میآموزد. میلیاردها سال گذشت. ستارهها متولد شدند و خاموش گشتند. برخی، در انفجارهای عظیم، عناصر حیات را در فضا پراکندند. از دل همین گرد و غبار کیهانی، سیارهای آبی پدید آمد: زمین. در گوشهای از این سیاره، مادهای ساده شروع به تکثیر کرد. زندگی آغاز شد. از تکسلولیهای کوچک تا موجودات هوشمندی که به آسمان نگریستند و پرسیدند: "ما از کجا آمدهایم؟" و اکنون، تو در حال خواندن این داستانی. شاید، گوشهای از این جهان بیکران، چشمهایی دیگر به آسمان دوخته باشند و همین پرسش را بپرسند...

۰۱:۳۷ AM
.
فرو ۱۲, ۱۴۰۴